دستهای آلوده
او مترسکی بود .. در شالیزار زور و درد . … خون میچکید.. .. از زیر پوشالهایش…. . و فکر کردیم.. …که خون جگر است و عاشقی. .. و او سالها بود… . که به گرگ نمیماند. او مترسکی بود .. در شالیزار زور و…
امید
صدای آشنایِ زنگولههای آهنین!!!!!….. …. زنگ کاروان… …. کاروان آهنگینِ صلح صلحی که جفتگیری کرده با شترهای نرِ آرام شده … …. شترهای نرِ تازه جفت گیری کرده، به سانِ ردّی قهوهای، در افق نارنجی، ناپدیدند! هنوزبه هیچ نمیاندیشند تا دوباره خون شهوتشان به جوشش…
کودک کار
دوش در برگشت ره از کار و زار سر به شیشه تکیه هوشم نیمه کار چشم را بیحس به بیرون دوخته فکر من با این خیالم سوخته تا به کِی باید تنم اینگونه لَخت ! تا رسم من نیمه جان برروی تخت…
Meet the Author
Gillion is a multi-concept WordPress theme that lets you create blog, magazine, news, review websites. With clean and functional design and lots of useful features theme will deliver amazing user experience to your clients and readers.
Learn more
Social Media