صدای آشنایِ زنگوله‌‌های آهنین!!!!!….. …. زنگ کاروان… …. کاروان آهنگینِ صلح صلحی که جفت‌گیری کرده با شترهای نرِ آرام شده … …. شترهای نرِ تازه جفت گیری کرده، به سانِ ردّی قهوه‌ای، در افق نارنجی، ناپدیدند! هنوزبه هیچ نمی‌اندیشند تا دوباره خون شهوتشان به جوشش…